من کی ام

ساخت وبلاگ
ادامه مطلبدر نگاه بهائیت، همه مظاهر امر، جلوه های یک حقیقت واحد می باشند که در طول تاریخ، در بدن های مختلف ظهور پیدا می کنند. در حقیقت، بهائیان با بیان این مسئله و تفکیک نمودن بین بدن های مختلف با حقیقت واحد پشت آن ها، به دنبال این هستند که آن حقیقت واحده را تجلی صفت «الباطن» که در این آیه شریفه بدان اشاره می شود، بدانند. (۲)نقد فرضیه تجلی و مظهریت در بهائیترهبران فرقه بهائیت، تفسیر خود از این آیه و موارد مشابه را موافق با نظر عرفای اسلامی می دانند. در حالی که در این راه آشکارا به خطا می روند.مهم ترین ایرادی که می توان به این فرضیه گرفت این است که:در آیه شریفه سوره حدید، بر خلاف این تقسیم بندی رهبران بهائیت، به ظهور مطلق خداوند در تمام عرصه وجود اشاره می شود. بزرگان عرفان اسلامی از جمله محی الدین ابن عربی و عبدالرزاق کاشانی نیز چیزی جز این نمی گویند.به عقیده کاشانی، «هو الظاهر و والباطن…»، نه فقط به این معناست که عالم، صورت و خداوند، باطن آن است، بلکه، گواهی است بر این که خداوند، ظاهر و باطن عالم است. (۳)محی الدین ابن عربی نیز کل عالم، اعم از غیب و شهادت را محصول تجلی خداوند می داند و معتقد است، اساساً اسم باطن خداوند، تجلی ندارد. (۴)بنابراین، همان طور که به وضوح مشخص است، نه تنها ظاهر آیات قرآن خبر از اثبات فرضیه مظهریت نمی دهد، بلکه بزرگان عرفان اسلامی نیز چنین تفسیری از آیات قرآن ندارند.اما دومین ایراد این ادعا در این است که:فرقه بهائیت برای اثبات ادعای خود در رابطه با فرضیه مظهریت در مسئله نبوت، ذات خداوند را از هر اسم و صفتی مبرا می داند. حال آن که نه تنها چنین ادعایی با هیچ کدام از آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام سازگاری ندارد، بلکه خود خداوند در قرآن، آشکا من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 0:14

ادامه مطلباین دردها واقعی و باعث تاسف و تاثر هستند و شیعیان دیر و یا زود متوجه ضرر های این اعتقادات و مسمومیت این کلمات شرک آلود خواهند شد.در آیاتی از قران تصریح شده که فقط خدا از غیب آگاه است و هیچ بشری به غیب آگاه نیست.اما در اعتقاد شیعیان آگاهی از غیب از صفات امامان برشمرده شده و گاهی یک امام تا حد یک پیشگو و فال بین تنزل یافته است.اگر دین اسلام و کلا وجود پیامبران جهت راهنمائی و ارشاد بندگان خدا براییک زندگی سعادتمند است چرا در مذهب شیعه بدون ارائه هرگونه سند واقعی گفته می شود که امامان زبان حیوانات و زبان دیگر ملتها را بلد هستند.این موضوع چه ربطی به زندگی پیروان دین اسلام دارد.مگریک اسوه نباید کاری را بکند و یا پیشنهاد بدهد که عموم مردم قادر بهآنجام آن باشند—مزیت دانستن زبان حیوانات برای یک شیعه چیست وبه کجای کارش می اید .اگر دانستن زبان حیوانات صلاح و ثوابی دارد چرا نحوه یادگیری و انجام آن را امامان نگفته اند و اصولا داشتن این مزیت به چه کار دنیا و آخرت و زندگی مردم بخصوص در این زمان می اید.سخن گفتن با یک مارمولک و یا حیوان دیگر کجای دین و مذهب مرا تقویت می کند و چه مصلحتی در دانستن این موضوع وجود دارد.اگر مذهب شیعه یک راه مطمئن و قوی و همه جانبه هست چه نیازیبه این افسانه ها و روایات عجیب و غریب دارد.آخوندی بالای منبر می گفت در معراج خدا با صدای علی با پیامبر سخن گفته .استغفروالله—چرا موضوع جسمیت دادن و انجام یک عمل مادیرا بخدا نسبت داده اند.این یعنی خداوند در زمینه صدا کسری و محدودیت دارد و ناگزیر شده که از صدای یک بنده خوداستفاده کندو نعوذبالله اصولا خداوند برای ارتباط با پیامبرش نیاز مند صدای دیگری هست در حالی که عقل می گوید خداوند عالم خالق کلیهامکانات و شئونات جهان من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 14:58

ادامه مطلبآن واعظ چگونه جرائت می کند در ساحت الهی وارد شده و از اعمال خداوند آنهم بصورت جسمانی حرفی بزند.این یک درد واضح و روشن است که یک گوینده که توانسته منبری را غصب کند مسائلی را بگوید که خلاف قران و عقل و شعور انسان است.چون که اعتقاد به مذهب شیعه راه هر چه بررسی و تفکر را در نظر این آقایان بسته-اما باور مندان به دین و تعالیم عالیه قران مجید و پیروان عقل سلیم می دانند که رسوخ این موارد در اعتقادات شیعیان تا چه میزان مخرب و خطرناک است.یکی دیگر از دردهای کهن و باستانی ما حملات مهم و بزرگ دشمنان به این سرزمین بوده است-این درست که در حال حاضر نشانه ایی از دشمنان بصورت کامل و واضح مشاهده نمی شود ولی اثرات طولانی و مخفی زیادی در این موارد وجود دارد.حمله اسکندر مقدونی و اشغال ایران به مدت سیصد سال بسیاری از باورها و سنت های یونانی را در ایران بجا گذاشته که یکی از آنها اعتقاد پنهان به چند خدائی هست.ایران امروز در ظاهر و در مورد اعتقادات- موحد و یکتا پرست نشان می دهد .در حالی که تعداد زیادی از اولیا و سردمداران دینی را بصورت واضح شریک خدا قرار داده است.ریشه این باورهای مذهبی شیعه در همان اعتقادات باستانی یونانی بوده است زیرا یونانیان معتقد بودند که زئوس خدای خدایان است و دهها خدا از قبیل خدای دریا و آبها و خدای زیبائی و خدای جنگ و......را در کنار زئوس قرار می دادند.حالا در زمان ما تعدادی از اولیا در کنار خدا برای رفتن به بهشت و تعیین سرنوشت سال آینده و شفاعت گناهان و....قرار داده ایم-موضوع شفاعت در مورد گناهان ریشه مستقیم در باورهای مسیحیت دارد. که معتقد هستند عیسی مسیح- پسر خدا هست و برای امت مسیحی این همه رنج و شکنجه را تحمل کرد که پیروانش را شفاعت کند و آنها در روز قیامت به جهن من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 14:58

ادامه مطلبدر مسیحیت پیروان- عیسی را پسر خدا می گویند و در شیعه امام حسین را خون خدا نام گذاشته اند—آیا این موضوع تحت تاثیر باورهای مسیحیت و جسمانیت خداوند که خون هم دارد نیست؟ و این در حالی هست که نص صریح قران می فرماید شما نتیجه اعمال خود حتی به اندازه دانه خردل را هم خواهید دید. رسوخ اعتقادات و باورهای یونانی در ایران بسیار زیاد است از جمله در ادبیات ما بخصوص در شاهنامه فردوسی که قهرمانان این کتاب کپی قهرمانان کتاب ایلیاد و کتاب اودیسه هستند .همراه و همیار و جلوه خدا بودن مستقیما از باورهای بهائیت هست که در اینجا قسمتی از گفته و باور ایشان را کپی می کنم.بررسی فرضیه تجلی و مظهریت در بهائیت))))))))))))))))))))))))با توجه به این که در بین علمای مسلمان و شیعه، چنین فرضیه ای یافت نمی شود، بهائیان برای اثبات حقانیت فرقه خود در اعتقاد به مسئله تجلی و مظهریت، به برخی از آیات قرآن استناد می کنند. از این میان می توان به این آیه شریفه اشاره نمود:” هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ“. (حدید، آیه ۳)” اول و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست“. حال باید دید که بهائیت در مسئله نبوت یا به تعبیر آن ها مظهریت، چگونه از این آیه استفاده می کند. بهائیان معتقدند که بر اساس این آیه شریفه، باید بتوان در ظاهر نیز خدا را مشاهده کرد. اما در این میان، ذات خداوند که در تصور آن ها متعلق به عالم حق است، به هیچ عنوان قابل دسترسی نیست، پس، تحقق صفت «الظاهر» را باید در یکی از مخلوقات جستجو نمود.به بیانی روشن تر، در برداشت بهائیت از این آیه سوره حدید، خداوند خود را با صفت «الظاهر» معرفی می کند. در حالی که ذات خداوند را نمی توان من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 14:58